یه دختر ۱۵ سالم تک فرزندم...
از همون بچگی دوستی نداشتم یا اگه هم کسی سمتم میومد دو روز بعدش ازم زده میشد....
خیلی زودرنجم رُکَم تا جونم در بیاد همیشه ب همه کمک میکنم یبار تو کلاس ششمی یه همکلاسی داشتم یه ساعت از زنجیر گردنبندیا داشت خیلی دوسش داشت همیشه هم باهاش پز میداد یبار رو نیمکت گذاشت خودش کلاس نبود صمیمی ترین دوستم ش************دش من گردن گرفتم یا دوستام معلمامونو اذیت میکردن من خودمو مقصر نشون میدادم آدم مظلومی نیستما خیلی خیلی هم عصبی ام زود جوشم تن صدام بیشتر اوقات بالاس همیشه هرکی هرمی خواست براش انجام میدادم چه بد چه خوب به نظر خودم دلیل اصلی اینا بر میگرده به خانوادم هیچوقت یادم نبوده بابام منو بغل کرده باشه باهام حرف بزنه دردودل کنه بپرسه دخترم مشکلی داری حالت خوبه اگه یه وقتی شبا تب میکردم دل درد داشتم مریض بودم همیشه مامانم بالا سرم بوده همیشه مامانم اندازه کل دنیا بهم محبت کرده نمیگم بابام دوسم نداره داره بعترین ادم دنیاس باباجونم اما ابراز محبتو تو تامین کردن رفاه میبینه همیشه دخترخاله هام جلو چشممن شوهر خالم یجوری باهاشون شوخی میکنه باهاشون میره بیرون سه تایی همیشه بغلشون میکنه بوسشون میکنه قلقکشون میده قربون صدقشون میره...شاید بگین خیلی خودخواهم زیاده خواهم نمیدونم چیم ولی هیچکس نمیتونه درکم کنه ک چقدر دردناکه خیلی بیشتر از اونچه بتونید فکرشو کنید پدرت مادی کنارت باشه نتونه معنوی خودشو بهت نزدیک کنه پدرم آدمیه که اگه تویه جمع بشینه شروع میکنه به نصیحت و بحثو دستش میگیره ولی کافیه یکی کمک بخواد خونشو ماشینشو دارو ندارشو میده اگه از بقیه بپرسی از بابام میگن آدم خوبیه عالیه آدم مومنیه ولی حتی بابامم یه دوست صمیمی و پایه نداره درسته دوست زیاد داره اما هیچکدومشون تو سختی کنار بابام نیستن یه چندین دفعه ای بغلش کردم با محبت باهاش رفتار کردم بوسش کردم پسم میزنه یا اگرم پس نزنه حتی یه لبخندم نمیزنه همیشه سرم داد میزنه همین امروز مامانم غذا درست کرد بابام رو غذای شور خیلی حساسه و عصبانی میشه ب مامانم گفتم من میگم کار من بوده تو چیزی نگو میگه من تازه کارم چیزی ب من نمیگه بعدش بابام ک یه ذره خورد رفت تف کرد نخورد گفت اولاد آدم دشمنشه تو دشمنی یجور داد میزد عین بید میلرزیدم چون از ۴۰ سالگی فشار خون داره خیلییی رو نمک ایراد میگیره ولی کاش همین بود میگفت تو میخوای منو بکشی اومدم تو اتاقم تا جوون داشتم گریه کردم همیشه هم وقتی بابام اینجوری میکنه اهنگ یه دختر دارم شاه نداره رو گوش میدم بتظرتون من دشمن بابامم؟من خیلی آدم بدی ام نه؟
همین قضایا از من یه بدبخت ساخته کافیه یه پسر یه جنس مخالف یا حتی همجنس بهم ابراز محبت کنه سریع خر میشم نمیدونم بخاطر چی هس که حتی یه دوستم ندارم همه ازم فراری ان...